• وبلاگ : مهرگان فانوس كوير
  • يادداشت : باورم نيست...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 1 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + BARAN 

    من غبطه مي‌خورم به درختان خانه‌ات
    اي کاش سر گذاشته بودم به شانه‌ات

    در فصل جفت‌گيري فولاد و سنگ، کاش
    گنجشک من تو باشي و من آشيانه‌ات

    گنجشک من تو باشي و من در به در شوم
    از صبح تا غروب پي آب و دانه‌ات

    وقت غروب از تو بپرسم: چگونه است
    با چند استکان مِي روشن، ميانه‌ات ؟

    بعدش بخواهم از تو کمي درد دل کني
    گاه از زمين بگويي و گاه از زمانه‌ات

    يک مشت کودک‌اند، به دور درخت سيب
    انگشت‌هاي کوچک تو زير چانه‌ات

    در بوسه‌ي تو، بذر تغزل نهفته، کاش
    روي لبان من بشکوفد جوانه‌أت.

    راس کلاغ، فرصت کشف شهود نيست
    بگذار تا تو را برسانم به خانه‌ات