نداشته ها و تنهایی های کوچک با چیزها و آدمهای کوچک پر میشوند
نداشته ها و تنهایی های خیلی خیلی خیلی بزرگ ، فقط با خدا …
مهم نیست در این زمین خاکی چقدر تنها باشیم
و چقدر حرفهایمان برای دیگران غیر قابل فهم باشد و وقت انسانها برایمان کم …
شکر که خدا هست و او جبران تمام دلتنگی ها و مرهم تمام زخمهاست …
هر وقت دلت خواست ، مهمانش کن در بهترین جایی که او می پسندد ، در قلبت …
و به دستان خالی ات نگاه نکن ، تو فقط خانه ی دلت را برایش نگهدار ، اسباب پذیرایی با اوست …
دلتنــــــگ نشــــدی ببیــــــنی
چـــــگونه خوبتـــــرین خــــاطره هــــــا
بی رحــــــم ترینــــــشان می شــــــود …
مهدیا !!!!!!!!!!!
بوی ظهورت بر دل و جان میرسد
انتظار سینه سوزت کی به پایان میرسد
کوچه های شهر ما بوی غریبی میدهد
بر کویر جان ما کی بوی باران میرسد
*****
خدوندا !!!!در این ماه پر برکت
نظری کن:
به چشم های خسته ...!
به قلب های شکسته...!
به حرفهای ناتمام...!
به دستان خالی که به سوی تو در هوا معلق مانده...!
به امید بندگانی که روز ها را به امید تو وظهور او سپری می کنند....
پس به حرف دلمان گوش کن و دستانمان را بگیر...
خداوندا ظهور را از تو میخواهیم....
اللهم عجل الولیک الفرج
چه جمعه ها که یک به یک غروب شد نیامدی...
چه بغض ها که در گلو رسوب شد نیامدی
تمام طول هفته را در انتظار جمعه ام...
دوباره صبح، ظهر، غروب شد نیامدی
اللهم عجل لولیک الفرج.
در کتاب چهار فصل زندگی...
صفحه ها پشت سر هم میروند...
هر یک از این صفحه ها ،یک لحظه اند...
لحظه ها با شادی و غم میروند...
گریه،دل را آبیاری میکند...
خنده یعنی اینکه...دل ها زنده است...
زندگی ترکیب شادی با غم است...
دوست می دارم من این پیوند را...
گرچه میگویند شادی بهتر است...
دوست دارم گریه با لبخند را...
یــاد آن روز بخیــر ،
یــاد آن روزِ سپــید .... یاد آن روز پر از عشق .... بخیر
یــاد آن روز کــه دیــدار تــو شــد قسمــت مــن
یــاد آن روز که نقــاشِ زمــان
طــرح ِ چشمــانِ تــو را
ساخــت انــدازه ی دیـوار دلــم
یاد آن روز که گرمای نگاهت
شعله انداخت به جان و تن من ....
یــاد آن روز بخیــر ...
.: Weblog Themes By Pichak :.